درخت، گیاه چوبی که به طور منظم رشد خود را تجدید می کند (چند ساله). اکثر گیاهان طبقه بندی شده به عنوان درخت دارای یک تنه خود نگهدار هستند که شامل بافت های چوبی است و در بیشتر گونه ها تنه اندام های ثانویه به نام شاخه تولید می کند.
درخت چیست:
برای بسیاری، کلمه درخت تصاویری از ساختارهای باستانی، قدرتمند و باشکوهی مانند بلوط و سکویا را تداعی می کند، که دومی در میان عظیم ترین و طولانی ترین موجودات زنده در جهان است. اگرچه اکثر زیست توده زمین توسط درختان نشان داده شده است، اهمیت اساسی این گیاهان به ظاهر در همه جا حاضر برای وجود و تنوع حیات روی زمین شاید به طور کامل درک نشده باشد.
بیوسفر به متابولیسم، مرگ و بازیافت گیاهان به ویژه درختان وابسته است. تنه و سیستم ریشه وسیع آنها دی اکسید کربن را ذخیره می کند، آب را حرکت می دهد و اکسیژن تولید می کند که در جو آزاد می شود. مواد آلی خاک عمدتاً از برگها، شاخهها، شاخهها، ریشهها و درختان پوسیده ایجاد میشود که همگی نیتروژن، کربن، اکسیژن و سایر مواد مغذی مهم را بازیافت میکنند. موجودات کمی به اندازه درختان برای حفظ اکولوژی زمین مهم هستند.
طبقه بندی درختان
یونانیان باستان در حدود 300 سال قبل از میلاد یک طبقه بندی ایجاد کردند که در آن گیاهان بر اساس شکل کلی خود – یعنی به صورت درختان، بوته ها، زیر بوته ها و انگورها دسته بندی می شدند. این طبقه بندی برای تقریبا 1000 سال مورد استفاده قرار گرفت. طبقهبندیهای مدرن گیاهان تلاش میکنند تا یک گیاه را به یک تاکسون خاص اختصاص دهند و با گیاهان دیگر بر اساس ژنتیک، سیتولوژی، اکولوژی، رفتار و دودمانهای تکاملی احتمالی، علاوه بر مورفولوژی ناخالص، ارتباط برقرار کنند. با این حال، طبقهبندیهای رایج، ابزار مفیدی برای مطالعه تنشهای رایجی هستند که محیط بر همه گیاهان وارد میکند و الگوهای کلی سازگاری که صرف نظر از اینکه گیاهان چقدر از هم دور هستند نشان داده میشوند.
طبقه بندی فیلوژنتیک درخت ها:
درختان در هر یک از گروههای اصلی گیاهان آوندی نشان داده میشوند: پتریدوفیتها (گیاهان آوندی بدون دانه که شامل سرخسهای درختی هستند)، ژیمنوسپرمها (سیکاد، جینکو، و مخروطیها) و آنژیوسپرمها (گیاهان گلدار)
سرخس ها:
اگر چه سرخس های درختی تنها درصد کمی از سرخس ها را تشکیل می دهند، بسیاری از آنها اعضای برجسته یک جنگل هستند و به ارتفاع 7 تا 10 متر (23 تا 33 فوت) می رسند. برخی از آنها 15، 18 یا گاهی اوقات 24 متر قد دارند (49، 59 یا 79 فوت). این درختان برازنده که بومی جنگل های مرطوب کوهستانی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری و مناطق معتدل گرم نیمکره جنوبی هستند، دارای برگ های توری بزرگ هستند. آنها بقایای یک فلور بسیار پرتعداد هستند که در طول دوره کربونیفر (حدود 358.9 تا 298.9 میلیون سال پیش) بیشتر زمین را پر کرده است.
سیکادها:
Cycadophyta را تشکیل میدهند که شاخهای از گیاهان ژیمنوسپرم است که از 4 خانواده و تقریباً 140 گونه تشکیل شده است. بومیان مناطق گرم نیمکره شرقی و غربی، آنها همچنین بقایای تعداد بسیار بیشتری از گونه هایی هستند که در اعصار زمین شناسی گذشته بر فلور زمین تسلط داشتند.
جینکو:
تنها نماینده زنده بخش Gymnosperm Ginkgophyta است. این یادگاری است که در کشت و کار در اطراف معابد بودایی باستانی در چین حفظ شده است و از اواسط قرن 18 در جاهای دیگر به عنوان یک زینت کاشته شده است. درخت احتمالاً دیگر در حالت وحشی وجود ندارد.
مخروطیان (بخش Pinophyta):
بزرگترین گروه از ژیمنوسپروم ها هستند و شامل درختان و درختچه ها در 7 خانواده موجود و 545 گونه است. نمایندگان آشنا عبارتند از: آراوکاریا، سرو، سرو، صنوبر داگلاس، صنوبر، شوکران، ارس، ارس، کاج، کاج، پودوکارپ، درخت سرخ، صنوبر و سرخدار
بر فلور کنونی زمین، آنژیوسپرم ها با حدود 300000 گونه، که اکثریت درختان جهان در میان آنها هستند، هستند. آنژیوسپروم ها را گاهی بر اساس گروهی از ویژگی ها به دو گروه عمده تقسیم می کنند: تک لپه ای و لپه ای. پرشمارترین درختان تک لپه ای نخل هستند. دیگران شامل آگاو، آلوئه، دراسنا، کاج پیچ و یوکا هستند. تا کنون بیشترین تعداد گونه های درختی لپه ای هستند. آنها توسط گروه های آشنا مانند توس، نارون، هولی، افرا، بلوط، صنوبر، خاکستر و بید نشان داده می شوند.
طبقه بندی اکولوژیکی و تکاملی درخت:
درخت یک مقوله بیولوژیکی تغییرناپذیر نیست، بلکه یک مفهوم انسانی است که بر اساس معیارهای بصری بنا شده است. شاید یک تعریف کلی درخت را به عنوان یک گیاه چوبی چند ساله توصیف کند که در امتداد یک تنه اصلی تا ارتفاع حداقل 4.5 متر (15 فوت) در زمان بلوغ رشد می کند. این ممکن است با یک درختچه در تضاد باشد، که ممکن است به صورت آزادانه به عنوان یک گیاه چوبی با ساقه های متعدد که در بیشتر موارد، کمتر از 3 متر (حدود 10 فوت) ارتفاع دارد، تعریف شود.
با این حال، گونه ای متناسب با توصیف هر یک از یک منطقه از جهان ممکن است لزوماً این کار را در مناطق دیگر انجام ندهد، زیرا انواع تنش ها عادت گیاه بالغ را شکل می دهد. بنابراین، یک گونه چوبی معین ممکن است یک درخت در یک مجموعه زیستگاه در محدوده خود و یک درختچه در جای دیگر باشد. به عنوان مثال، صنوبر و صنوبر ممکن است به شکل درختی در پای کوه رشد کنند، اما شکل درختچه ای را در نزدیکی قله کوه فرض کنند، این تغییر عمدتاً به دلیل تنش های وارد شده توسط شرایط محیطی مانند ارتفاع، دما و کشش اکسیژن است.
همانطور که در بخش بالا مشاهده می شود، درختان در میان بسیاری از خانواده های گیاهی یافت می شوند که شامل درختچه ها و گیاهان نیز می شوند، به طوری که مفهوم درخت یک مفهوم فیلوژنتیکی نیست. علاوه بر این، هیچ توافق روشنی در مورد اینکه آیا شکل درختی شرایط پیشرفته یا ابتدایی است وجود ندارد.
برخی دیرینه گیاه شناسان معتقدند که درختان ابتدایی ترین اعضای این خانواده گیاهان هستند. با این حال، اشکال درختی در همه گیاهان آوندی، از خزههای کلابی و سرخسها گرفته تا ژیمنوسپرمها و آنژیوسپرمها یافت میشود. علاوه بر این، درست است که در میان گیاهان گلدار، درختان نه تنها در میان ابتداییترین اعضا (راست Magnoliales) بلکه در میان اعضای تخصصیتر یا پیشرفتهتر، مانند گل رز (Raders Rosales) یافت میشوند.
در نتیجه، از هر دو منظر طبقه بندی و فیلوژنتیک، درخت یک دسته مصنوعی است. با این حال، بر اساس محیط زیست، درخت را می توان به عنوان یک سازه طبیعی شناخت، زیرا نشان دهنده یک استراتژی تطبیقی توسط بسیاری از گونه های مختلف برای بهره برداری و تسلط بر زیستگاه بالای زمین است.
نحوه تکامل درخت ها:
در مراحل اولیه توسعه حیات زمینی، گیاهان زمینی بدون ریشه و بدون برگ بودند. از آنجایی که منشأ آنها در محیط های آبی بود، نیازی به بافت های هدایت کننده و حمایت کننده تخصصی که توسط ریشه ها و ساقه ها فراهم می شود، و همچنین به مناطق محلی سنتز کربوهیدرات ها نیاز نداشتند، زیرا هر سلول در متابولیسم، جذب آب و مواد مغذی و تنفس نقش دارد. زیستگاه های دورتر از آب و همچنین زیستگاه های هوایی محیط های غیر مسکونی موجود را نشان می دادند.
یکی از کلیدهای بهره برداری از زیستگاه های زمینی، افزایش پیچیدگی شکل گیاه است تا امکان تخصصی شدن عملکرد را فراهم کند. این نیاز به پیچیدگی فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی و همچنین بهینه سازی بیولوژیکی دارد. به عنوان مثال، اگر تمام بافت های تنه درختان عظیم زنده بودند، هزینه فیزیولوژیکی حفظ این ساختارها در حالت زنده بسیار زیاد و احتمالاً دست نیافتنی بود. یک راه حل ظریف به شکل سازگاری های ساختاری فوق العاده ای به وجود آمد: بافت ها و اندام های جدید اجازه محلی سازی عملکردهای بدن گیاه را می دادند.
تکامل بخشهای مجزای بدن گیاه با عملکردهای جداگانه به گیاهان اجازه میدهد تا روی زمین حرکت کنند و تحت تابش تطبیقی باورنکردنی قرار گیرند. برگ ها به عنوان اندام های تخصصی فتوسنتزی تکامل یافته اند. ساقه ها دارای استحکام مکانیکی و همچنین ظرفیت رسانایی برای انتقال آب و مواد مغذی از ریشه به برگ ها هستند. ریشه ها لنگرگاه و جذب آب و مواد مغذی کافی برای حمایت از باقیمانده گیاه را فراهم کردند.