بیماری های گیاهی در دو گروه کلی بیماری های مسری و غیر مسری تقسیم می شوند که در این مقاله به آنها اشاره می شود. برخی از گیاهان انگلی نظیر سس و گل جالیز و گیاه نیمه انگل دارواش (داردوست) که باعث بیماری در گیان می شوند در این مطلب مورد بحث قرار نمی گیرند.
بیماری های گیاهی
بیماری گیاهی، اختلال در وضعیت طبیعی گیاه که عملکردهای حیاتی آن را قطع یا تغییر می دهد. همه گونه های گیاهی، چه وحشی و چه کشت شده به طور یکسان، در معرض بیماری هستند. اگرچه هر گونه مستعد ابتلا به بیماری های مشخصه است، اما در هر مورد تعداد آنها نسبتاً کم است.
وقوع و شیوع بیماری های گیاهی بسته به حضور عامل بیماری زا، شرایط محیطی و محصولات و واریته های کشت شده از فصلی به فصل دیگر متفاوت است. برخی از گونه های گیاهی به ویژه در معرض شیوع بیماری ها هستند در حالی که برخی دیگر نسبت به آنها مقاوم تر هستند.
ماهیت و اهمیت بیماری های گیاهی
بیماری های گیاهی از زمان های بسیار دور از نوشته های اولیه شناخته شده است. شواهد فسیلی نشان می دهد که گیاهان در 250 میلیون سال پیش تحت تأثیر بیماری قرار گرفته اند. کتاب مقدس و سایر نوشتههای اولیه به بیماریهایی مانند زنگها، کپکها و بلایتها اشاره میکنند که از آغاز تاریخ ثبت شده باعث قحطی و دیگر تغییرات شدید در اقتصاد ملتها شدهاند. سایر شیوع بیماری های گیاهی با اثرات گسترده مشابه در زمان های اخیر شامل بلایت دیررس سیب زمینی در ایرلند (60-1845) است.
کپک پودری و کرکی انگور در فرانسه (1851 و 1878)؛ زنگ قهوه در سیلان (در حال حاضر سریلانکا؛ شروع از دهه 1870) پژمردگی فوزاریوم پنبه و کتان؛ پژمردگی باکتریایی جنوب تنباکو (اوایل دهه 1900)؛ لکه برگ سیگاتوکا و بیماری پانامایی موز در آمریکای مرکزی (1900-65)؛ زنگ سیاه ساقه گندم (1916، 1935، 1953-54)
سوختگی برگ ذرت جنوبی (1970) در ایالات متحده؛ بیماری پانامایی موز در آسیا، استرالیا و آفریقا (1990 تا کنون)؛ و زنگ قهوه در آمریکای مرکزی و جنوبی (1960، 2012 تاکنون). چنین زیانهایی از بیماریهای گیاهی میتواند تأثیر اقتصادی قابل توجهی داشته باشد و باعث کاهش درآمد تولیدکنندگان و توزیعکنندگان و افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان شود.
از دست دادن محصولات ناشی از بیماری های گیاهی نیز ممکن است منجر به گرسنگی شود، به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته که دسترسی به روش های کنترل بیماری محدود است و تلفات سالانه 30 تا 50 درصد برای محصولات عمده غیر معمول نیست.
در برخی سالها، تلفات بسیار بیشتر است و نتایج فاجعه باری را برای کسانی که برای غذا به محصول وابسته هستند، به همراه دارد. شیوع بیماری های عمده در میان محصولات غذایی منجر به قحطی و مهاجرت های دسته جمعی در طول تاریخ شده است. شیوع ویرانگر بلایت دیررس سیب زمینی ناشی از کپک آبی که در سال 1845 در اروپا آغاز شد، قحطی بزرگ را به همراه داشت که باعث گرسنگی، مرگ و مهاجرت دسته جمعی ایرلندی ها شد.
از جمعیت بیش از هشت میلیونی ایرلند، تقریباً یک میلیون (حدود 12.5 درصد) بر اثر گرسنگی یا بیماری ناشی از قحطی جان باختند و 1.5 میلیون (تقریباً 19 درصد) عمدتاً به ایالات متحده به عنوان پناهنده از بلای ویرانگر مهاجرت کردند. بنابراین، این قالب آبی تأثیر شگرفی بر توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در اروپا و ایالات متحده داشت. در طول جنگ جهانی اول، آسیب دیرهنگام بلایت به محصول سیب زمینی در آلمان ممکن است به پایان جنگ کمک کرده باشد.
تعاریف بیماری گیاهی
به طور کلی، یک گیاه زمانی بیمار می شود که به طور مداوم توسط یک عامل ایجاد کننده اختلال ایجاد شود که منجر به یک فرآیند فیزیولوژیکی غیر طبیعی می شود که ساختار طبیعی، رشد، عملکرد یا سایر فعالیت های گیاه را مختل می کند. این تداخل با یک یا چند سیستم فیزیولوژیکی یا بیوشیمیایی ضروری گیاه باعث ایجاد شرایط یا علائم پاتولوژیک مشخص می شود.
بیماری های گیاهی را می توان بر اساس ماهیت عامل اصلی آنها، عفونی یا غیر عفونی، به طور گسترده طبقه بندی کرد. بیماری های عفونی گیاهی توسط یک ارگانیسم بیماری زا مانند قارچ، باکتری، مایکوپلاسما، ویروس، ویروئید، نماتد یا گیاه گلدار انگلی ایجاد می شود.
یک عامل عفونی می تواند در داخل یا روی میزبان خود تکثیر شود و از یک میزبان حساس به میزبان دیگر پخش شود. بیماریهای غیرعفونی گیاهی به دلیل شرایط نامساعد رشد، از جمله دمای زیاد، روابط نامطلوب بین رطوبت و اکسیژن، مواد سمی در خاک یا جو، و کمبود یا بیش از حد یک ماده معدنی ضروری ایجاد میشوند. از آنجا که عوامل غیر عفونی موجودات زنده قادر به تولید مثل در یک میزبان نیستند، قابل انتقال نیستند.
در طبیعت، گیاهان ممکن است در یک زمان تحت تأثیر بیش از یک عامل بیماری زا قرار گیرند. گیاهی که باید با کمبود مواد مغذی یا عدم تعادل بین رطوبت خاک و اکسیژن مقابله کند، اغلب مستعد ابتلا به عفونت توسط یک پاتوژن است و گیاهی که توسط یک عامل بیماری زا آلوده شده است، اغلب مستعد هجوم پاتوژن های ثانویه است.
ترکیبی از همه عوامل ایجاد کننده بیماری که روی گیاه تأثیر می گذارد مجموعه بیماری را تشکیل می دهد. آگاهی از عادات رشد طبیعی، ویژگیهای گونهای و تنوع طبیعی گیاهان در یک گونه – از آنجایی که اینها به شرایطی که گیاهان در آن رشد میکنند مربوط میشود – برای شناسایی یک بیماری ضروری است.
عوامل محیطی
عوامل محیطی مهمی که ممکن است بر رشد بیماری های گیاهی تأثیر بگذارند و تعیین کنند که آیا آنها اپی فیتوتیک می شوند عبارتند از دما، رطوبت نسبی، رطوبت خاک، pH خاک، نوع خاک و حاصلخیزی خاک.
درجه حرارت
هر پاتوژن دمای مناسبی برای رشد دارد. علاوه بر این، مراحل مختلف رشد قارچ ها، مانند تولید هاگ (واحد تولید مثل)، جوانه زنی آنها و رشد میسلیوم (بدنه اصلی قارچ رشته ای)، ممکن است دمای بهینه کمی متفاوت داشته باشند. دمای ذخیرهسازی برخی از میوهها، سبزیجات و انبارهای مهدکودک برای کنترل قارچها و باکتریهایی که باعث پوسیدگی انبار میشوند دستکاری میشوند، مشروط بر اینکه دما کیفیت محصولات را تغییر ندهد. برای کنترل دمای هوا در مزارع، جز محافظت محدود در برابر یخبندان، می توان کمی انجام داد، اما دمای گلخانه را می توان برای بررسی توسعه بیماری تنظیم کرد.
آگاهی از دمای بهینه، معمولاً همراه با شرایط رطوبتی بهینه، امکان پیشبینی، با درجه دقت بالا، ایجاد بیماریهایی مانند کپک آبی تنباکو (Peronospora tabacina)، کپکهای کرکی گیاهان انگور (Pseudoperonospora cubensis) و لوبیا لیما را فراهم میکند. Phytophthora Phaseoli)، سوختگی دیررس سیب زمینی و گوجه فرنگی (Phytophthora infestans)، لکه برگ چغندر قند (Cercospora beticola) و زنگ برگ گندم (Puccinia recondita tritici). اثرات دما ممکن است علائم برخی از بیماری های ویروسی و مایکوپلاسمی را پنهان کند، اما تشخیص آنها را دشوارتر می کند.
رطوبت نسبی
رطوبت نسبی در جوانه زنی هاگ قارچ و ایجاد پوسیدگی های انباری بسیار حیاتی است. پوسیدگی نرم ریزوپوس سیب زمینی شیرین (Rhizopus stolonifer) نمونه ای از بیماری های ذخیره سازی است که در صورت حفظ رطوبت نسبی در 85 تا 90 درصد، حتی اگر دمای نگهداری برای رشد پاتوژن بهینه باشد، ایجاد نمی شود. در این شرایط، ریشه سیبزمینی شیرین بافتهای زیرزمینی (پنبهای) ایجاد میکند که دیوارهای از قارچ Rhizopus دارد.
رطوبت بالا باعث ایجاد اکثریت بیماری های برگ و میوه ناشی از قارچ ها، کپک های آب و باکتری ها می شود. رطوبت به طور کلی برای جوانه زنی هاگ، تکثیر و نفوذ باکتری ها و شروع عفونت مورد نیاز است. جوانه زنی هاگ های سفیدک پودری در رطوبت نسبی 90 تا 95 درصد بهترین اتفاق می افتد. بیماریهای محصولات گلخانهای – مانند کپک برگ گوجهفرنگی (Cladosporium fulvum) و پوسیدگی گلها، برگها، ساقهها و نهالهای گیاهان گلدار ناشی از گونههای Botrytis- با کاهش رطوبت هوا یا با اجتناب از سمپاشی گیاهان با آب کنترل میشوند.
رطوبت خاک
رطوبت زیاد یا کم خاک ممکن است یک عامل محدود کننده در ایجاد برخی بیماری های پوسیدگی ریشه باشد. سطوح بالای رطوبت خاک باعث ایجاد قارچ های مخرب کپک آب مانند گونه های Aphanomyces، Pythium و Phytophthora می شود. آبیاری بیش از حد گیاهان آپارتمانی یک مشکل رایج است. آبیاری بیش از حد، با کاهش اکسیژن و افزایش سطح دی اکسید کربن در خاک، ریشه ها را نسبت به موجودات پوسیده ریشه حساس تر می کند.
بیماری هایی مانند مصرف همه غلات (Ophiobolus graminis)؛ پوسیدگی زغال چوب ذرت، سورگوم و سویا (Macrophominaphaseoli)؛ دلمه معمولی سیب زمینی (Streptomyces scabies)؛ و پوسیدگی سفید پیاز (Sclerotium cepivorum) در سطوح کم رطوبت خاک شدیدترین هستند.
pH خاک
pH خاک، معیاری برای سنجش اسیدیته یا قلیایی بودن، به طور قابل توجهی بر برخی بیماری ها مانند دلمه معمولی سیب زمینی و ریشه چلیپایی (Plasmodiophora brassicae) تأثیر می گذارد. رشد ارگانیسم دلمه سیب زمینی در pH 5.2 یا کمی پایین تر سرکوب می شود (PH 7 خنثی است؛ اعداد زیر 7 نشان دهنده اسیدیته و موارد بالای 7 نشان دهنده قلیایی بودن هستند)
هنگامی که PH طبیعی خاک حدود 5.2 باشد معمولاً دلمه مشکلی ایجاد نمی کند. برخی از کشاورزان به خاک سیب زمینی خود گوگرد اضافه می کنند تا PH آن را در حدود 5.0 نگه دارند. از طرف دیگر، ریشه چلیپایی ها (از اعضای خانواده خردل از جمله کلم، گل کلم و شلغم) معمولاً با مخلوط کردن کامل آهک در خاک تا زمانی که PH آن 7.2 یا بالاتر شود، کنترل می شود.
نوع خاک
برخی از پاتوژن ها توسط خاک های لومی و برخی دیگر توسط خاک های رسی مورد علاقه هستند. پوسیدگی ریشه Phymatotrichum به پنبه و حدود 2000 گیاه دیگر در جنوب غربی ایالات متحده حمله می کند. این قارچ فقط در خاکهای قلیایی سیاه – pH 7.3 یا بالاتر – که مواد آلی کمی دارند جدی است.
بیماری پژمردگی فوزاریوم که به طیف وسیعی از گیاهان کشت شده حمله می کند، در خاک های سبک تر و بلندتر (از نظر توپوگرافی) خسارت بیشتری ایجاد می کند. نماتدها همچنین در خاک های سبک تر که به سرعت گرم می شوند بیشترین آسیب را دارند.
حاصلخیزی خاک
آزمایشهای گلخانهای و مزرعهای نشان دادهاند که افزایش یا کاهش سطوح برخی از عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان اغلب بر ایجاد برخی از بیماریهای عفونی تأثیر میگذارد – به عنوان مثال، سوختگی سیب و گلابی، پوسیدگی ساقه ذرت و سورگوم، سوختگی بوتریتیس، بیماری سپتوریا. سفیدک پودری گندم و سوختگی برگ شمالی ذرت. این بیماری ها و بسیاری دیگر پس از مصرف بیش از حد کود نیتروژن مخرب تر می شوند. اغلب می توان با افزودن مقادیر کافی پتاس، یک کود حاوی پتاسیم، با این وضعیت مقابله کرد.
الزامات توسعه بیماری
اگر یکی از سه شرایط اساسی زیر وجود نداشته باشد، بیماری عفونی نمی تواند ایجاد شود:
- محیط مناسب، مهم ترین عوامل محیطی عبارتند از میزان و دفعات بارندگی یا شبنم های شدید، رطوبت نسبی، و دمای هوا و خاک.
- وجود یک پاتوژن بدخیم
- یک میزبان حساس
اقدامات مؤثر کنترل بیماری با هدف شکستن این مثلث محیط – بیماری – میزبان است. تلفات ناشی از بیماری کاهش مییابد، برای مثال، اگر بتوان میزبان را از طریق تکنیکهایی مانند اصلاح نباتات یا مهندسی ژنتیک مقاومتر یا ایمنتر کرد. علاوه بر این، محیط را می توان برای تهاجم پاتوژن کمتر و برای رشد گیاه میزبان مساعدتر کرد. در نهایت می توان پاتوژن را از بین برد یا از رسیدن به میزبان جلوگیری کرد. این روش های اساسی کنترل را می توان به تعدادی روش های فرهنگی، شیمیایی و بیولوژیکی برای کمک به کنترل بیماری تقسیم کرد.
تشخیص بیماری های گیاهی
قبل از پیشنهاد اقدامات کنترلی مناسب، تشخیص سریع و دقیق بیماری ضروری است. این اولین قدم در مطالعه هر بیماری است. تشخیص تا حد زیادی بر اساس علائم مشخصه بیان شده توسط گیاه بیمار است. شناسایی پاتوژن نیز برای تشخیص ضروری است.
سه مرحله در تشخیص شامل مشاهده دقیق و طبقه بندی حقایق، ارزیابی حقایق و تصمیم منطقی در مورد علت است.
عوامل متغیر موثر بر تشخیص
یک متخصص ماهر باید ظاهر طبیعی گونه گیاهی آسیبدیده، محیط هوا و خاک محلی آن، شرایط فرهنگی که تحت آن رشد میکند، عوامل بیماریزای توصیفشده برای منطقه، و پتانسیل توسعه بیماری پاتوژن را بداند. تشخیص بهتر است در حضور گیاه در حال رشد انجام شود.
زمانی مشکوک به بیماری میشویم که مثلاً قسمتی از گیاه یا تمام آن شروع به مردن کند. همچنین زمانی که شکوفهها، برگها، ساقهها، ریشهها یا سایر قسمتهای گیاه غیرطبیعی به نظر میرسند، این بیماری نشان داده میشود – مانند بدشکل، پیچ خورده، تغییر رنگ، رشد بیش از حد یا توسعه نیافته. گیاهان بیمار نیز اغلب به کود دهی، آبیاری، هرس، کنترل حشرات و کنه ها یا سایر روش های توصیه شده پاسخ نمی دهند.
با این حال، شرایطی غیر از عفونت با یک پاتوژن ممکن است علائم مشابه یا یکسانی ایجاد کند. برخی از این موارد شرح داده شده است، اما بسیاری از شرایط دیگر نیز باید در نظر گرفته شوند که گیاهان تحت تأثیر نامطلوب قرار می گیرند. به عنوان مثال، یک گیاه آسیب دیده ممکن است با منطقه ای که در آن رشد می کند سازگار نباشد.
ممکن است نتواند در برابر رطوبت خاک، دما، باد، نور یا رطوبت شرایط محلی مقاومت کند. آسیب به گیاهان ممکن است توسط حشرات، کنه ها، جوندگان، حیوانات خانگی یا انسان ایجاد شود. خاک ممکن است زهکشی ضعیف، شنی یا بیش از حد شنی باشد. ممکن است زباله های مدفون مانند تخته، بلوک سیمانی، آجر یا ملات را بپوشاند. یا ممکن است خیلی خشک یا در غیر این صورت برای رشد خوب گیاه نامطلوب باشد.
همچنین مشکلات ناشی از بادهای شدید، تگرگ، رعد و برق، وزش شن، بار سنگین برف یا یخ، سیل، آتش سوزی، مواد شیمیایی یخ زدایی، آسیب مکانیکی توسط ابزار یا ماشین آلات باغبانی، و بخار ناشی از مواد شیمیایی کشنده علف های هرز، مشعل های زباله است.
کارخانه های صنعتی نزدیک یا وسایل نقلیه موتوری. گیاه آسیب دیده ممکن است درمان متفاوتی از گیاهان سالم اطراف دریافت کرده باشد – برای مثال آبیاری، کود دهی، کنترل آفات، هرس یا عمق کاشت. اگر گونه ها یا گونه های مختلف گیاهان در یک منطقه علائم مشابهی داشته باشند، احتمال اینکه عامل بیماری زا درگیر نباشد وجود دارد. بیشتر بیماریهای عفونی برای گونههای گیاهی فردی یا نزدیک به هم بسیار اختصاصی هستند و علائم مشابه در گیاهان غیرمرتبط معمولاً نشانهای از برخی عوامل محیطی هستند تا ارگانیسمهای بیماریزا.
معمولاً بررسی برگها بهترین نقطه شروع در تشخیص در نظر گرفته می شود. رنگ، اندازه، شکل و حاشیه لکه ها و سوختگی ها (ضایعات) اغلب با یک قارچ یا باکتری خاص مرتبط است. بسیاری از قارچ ها “علائم” بیماری را تولید می کنند، مانند رشد کپک یا بدن های میوه ای که به صورت لکه های تیره در ناحیه مرده ظاهر می شوند.
مراحل اولیه عفونتهای باکتریایی که در طول هوای مرطوب روی برگها یا میوهها ایجاد میشوند، اغلب به صورت لکههای تیره و آغشته به آب با حاشیه مشخص و گاهی هاله – حلقهای با رنگ روشنتر در اطراف لکه ظاهر میشوند. دمای پایین زمستان و یخ زدگی اواخر بهار یا اوایل پاییز باعث انفجار (مرگ ناگهانی) جوانه های برگ و گل یا سوختگی ناگهانی (تغییر رنگ و مرگ) شاخ و برگ های حساس می شود.
برگهای آسیب دیده از حشرات معمولاً شواهدی از تغذیه مانند سوراخ، تغییر رنگ، لکه دار شدن، پیچ خوردگی رو به پایین یا سایر تغییر شکل ها را نشان می دهند. سوزاندن حاشیه برگ ها و بین رگبرگ ها به دنبال هوای گرم، خشک و بادی رایج است. علائم مشابه در اثر آب زیاد، عدم تعادل مواد مغذی ضروری، نمک های محلول بیش از حد، تغییر در سطح آب خاک یا درجه خاک، آسیب گاز یا دود و آسیب یا بیماری ریشه ایجاد می شود.
بیماری های ویروسی، مانند موزاییک و زرد، گاهی اوقات با آسیب ناشی از یک قاتل علف هرز نوع هورمونی، تغذیه نامتعادل و خاک بیش از حد قلیایی یا اسیدی اشتباه گرفته می شوند. گونه های گیاهی نزدیک اغلب مورد بررسی قرار می گیرند تا ببینند آیا علائم مشابهی در چندین نوع مختلف از گیاهان مشهود است یا خیر.
بررسی ساقه ها، شاخساره ها، شاخه ها و تنه به دنبال بررسی کامل برگ می باشد. نواحی فرورفته، متورم یا تغییر رنگ در ساقه یا پوست گوشتی ممکن است نشان دهنده عفونت شانکر توسط قارچ یا باکتری یا آسیب ناشی از دمای بسیار بالا یا پایین، تگرگ، ابزار، تجهیزات، وسایل نقلیه، یا سیم های کمربندی باشد.
میوهدهی قارچها در یا روی چنین مناطقی اغلب نشاندهنده عفونت ثانویه است. شناسایی دقیق علائم مربوط به یک ارگانیسم بیماری زا یا ثانویه یا ساپروفیت دشوار است. بافت هایی که مستقیماً توسط قارچ ها یا باکتری های بیماری زا آلوده می شوند، معمولاً تغییر تدریجی در رنگ یا قوام نشان می دهند. در مقایسه، آسیب ها معمولاً با تغییر ناگهانی از بافت سالم به بافت آسیب دیده به خوبی مشخص می شوند.
سوراخ ها و بقایای خاک اره مانند حشرات خسته کننده ای هستند که معمولاً با قدرت کم به گیاهان چوبی حمله می کنند. سایر نشانه های کرم خوار عبارتند از پژمردگی و پژمردگی (مرگ پیشرونده شاخه ها که از نوک شروع می شود و به سمت پایین کار می کند). این علائم همچنین توسط قارچ ها و باکتری ها ایجاد می شود که به بافت عروقی رسانای آب و غذا حمله می کنند.
علائم میکروارگانیسمهای محرک پژمردگی عبارتند از رگههای تیره در شاخههای پژمرده در درخت سنجد زمانی که چوب با زاویه بریده میشود.
مکنده های غیرعادی یا جوانه های آب روی درختان می تواند نشان دهنده هرس بی احتیاطی، افزایش شدید دما یا تامین آب، آسیب ساختاری یا بیماری باشد.
گال ها که رشد بیش از حد نامطلوب روی ساقه، شاخه یا تنه هستند، ممکن است نشان دهنده گال طوقه، آسیب حشرات، عدم تعادل آب بین گیاه و خاک یا عوامل دیگر باشد. گال طوقه عفونی است و به صورت گال های خشن و گرد در زخم ها ایجاد می شود که در نتیجه پیوند، هرس یا کشت ایجاد می شود.
قارچهای پوسیدگی چوب نیز وارد زخمهای محافظتنشده میشوند و منجر به پوسیدگی چوبهای زنده و مرده میشوند که تغییر رنگ داده، آغشته به آب، اسفنجی، رشتهای، خرد شده یا سخت میشوند. شواهد خارجی قارچهای پوسیدگی چوب، خوشههایی از قارچها (یا وزغها) و ساختارهای میوهدهی قارچی سم یا قفسهای شکل هستند که به آنها کونک، پانک یا براکت گفته میشود.
علائم زیرزمینی بسیاری از مشکلات ریشه شبیه به هم هستند. آنها شامل توقف رشد برگ و شاخه ها، رنگ ضعیف شاخ و برگ، کاهش تدریجی یا ناگهانی بنیه و بهره وری، پژمردگی و پژمردگی شاخه ها و حتی مرگ سریع گیاه هستند. علل عبارتند از پوسیدگی عفونی ریشه و طوقه. تغذیه نماتد، حشره یا جوندگان؛ درجه حرارت پایین یا آسیب صاعقه؛ آسیب گاز خانگی؛ نوع خاک یا زهکشی ضعیف؛ تغییر درجه خاک؛ یا حذف گسترده ریشه ها در حفر ترانشه های تاسیساتی و ساخت و ساز.
رشد غیر طبیعی ریشه در مقایسه با ریشه های سالم آشکار می شود. برخی از نماتدها، مانند گره ریشه (نوع Meloidogyne)، گال های کوچک تا بزرگ در ریشه ایجاد می کنند. گونه های دیگر باعث می شوند که ریشه های آسیب دیده تغییر رنگ، لخت، بیش از حد منشعب و پوسیده شوند. پوسیدگی ریشه های باکتریایی و قارچی معمولاً به دنبال تغذیه توسط نماتدها، حشرات و جوندگان انجام می شود.
تشخیص یک مجموعه بیماری، یکی با دو یا چند علت، معمولا دشوار است و نیاز به جداسازی و شناسایی علل فردی دارد.
علائم
انواع علائم، تظاهرات درونی و بیرونی بیماری که از هر بیماری ناشی می شود، مجموعه علائم را تشکیل می دهد که همراه با علائم همراه، سندرم بیماری را تشکیل می دهد.
علائم عمومی ممکن است به صورت موضعی یا سیستمیک، اولیه یا ثانویه و میکروسکوپی یا ماکروسکوپی طبقه بندی شوند. علائم موضعی تغییرات فیزیولوژیکی یا ساختاری در ناحیه محدودی از بافت میزبان مانند لکه های برگ، گال و شانکر است. علائم سیستمیک علائمی هستند که شامل واکنش بخش بزرگتر یا تمام گیاه مانند پژمردگی، زرد شدن و کوتوله شدن هستند.
علائم اولیه نتیجه مستقیم فعالیت پاتوژن بر روی بافتهای مورد حمله است (به عنوان مثال، “شاخههای” متورم در ریشه کلم و “گال” که از تغذیه نماتد گره ریشه تشکیل میشود). علائم ثانویه ناشی از اثرات فیزیولوژیکی بیماری بر روی بافتهای دوردست و اندامهای بدون تهاجم (مانند پژمرده شدن و افتادگی برگهای کلم در هوای گرم ناشی از چاقو یا گره ریشه) است.
علائم بیماری میکروسکوپی بیان بیماری در ساختار سلولی یا آرایش سلولی است که زیر میکروسکوپ دیده می شود. علائم ماکروسکوپی بیان بیماری است که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است. علائم ماکروسکوپی خاص در یکی از چهار دسته اصلی طبقه بندی می شوند: پره نکروز، نکروز، هیپوپلاستیک، و هیپرپلاستیک یا هیپرتروفیک. این دستهها منعکسکننده اثرات غیرطبیعی روی سلولها، بافتها و اندامهای میزبان هستند که بدون لنز دستی یا میکروسکوپ قابل مشاهده هستند.
برای خرید بذر و فروش بذر می توانید از این لینک استفاده کنید.
در صورت داشتن هر گونه پرسش و مشاوره در زمینه خرید بذر میتوانید با شماره 09358504040 تماس بگیرید.